برنگ زاغ. کنایت از شب و هر چیز سیاه: برآمد زاغ رنگ و ماه پیکر یکی میغ از فراز کوه قارن. منوچهری. چو روز سپید از شب زاغ رنگ برآمد چو کافور از اقصای زنگ. نظامی. همه زیور روم شد زاغ رنگ بروم اندر آمد شبیخون زنگ. نظامی
برنگ زاغ. کنایت از شب و هر چیز سیاه: برآمد زاغ رنگ و ماه پیکر یکی میغ از فراز کوه قارن. منوچهری. چو روز سپید از شب زاغ رنگ برآمد چو کافور از اقصای زنگ. نظامی. همه زیور روم شد زاغ رنگ بروم اندر آمد شبیخون زنگ. نظامی